چرا ایرانیان نسخه شیعی اسلام را انتخاب کردند؟/ نقش امام رضا(ع) در حفاظت از هویت ایرانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا؛ در سالهای پرتنش خلافت عباسی، نوری از خاندان پیامبر وارد خاک ایران شد؛ نوری که میتوانست هویت دینی و فرهنگی ایرانیان را به نقطهای جدید برساند. این حضور تاریخی، تأثیراتی عمیق بر فرهنگ، هویت و جریانهای اجتماعی ایران داشت؛ از تثبیت شیعه تا الهامبخشی به نسلهای بعدی در مبارزه با ظلم و استبداد، تا جایی که امروز، آستان مقدس امام رضا (ع) به مرکز تبادلات فرهنگی و معنوی در جهان اسلام تبدیل شده است.
به همین خاطر در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر سیدمحمدحسن طاهایی مسئول دفتر امور اجتماعی و سیاسی مرکز مدیریت حوزه علمیه استان تهران تلاش کردیم نقش تاریخی و فرهنگی امام رضا (ع) در ایران و تاثیر حضور ایشان بر جامعه ایرانیان را بررسی کنیم. حجتالاسلام طاهایی در این گفتوگو با بیان جزئیات دقیق تاریخی، ارتباط میان ولایت عهدی امام رضا (ع) و گسترش فرهنگ شیعی در ایران و همچنین تاثیرگذاری معنوی و هویتی این حضور بر ایرانیان را تشریح کرد که در ادامه میآید:
مقاومت فرهنگ ایرانی در برابر سلطه بیگانه
* جایگاه فرهنگ ایرانی در پذیرش اسلام شیعی و نقش امام رضا (ع) چگونه بود؟
ایرانیان به دلیل برخورداری از فرهنگ و تمدن بسیار قوی، معمولاً تحت تاثیر فرهنگهای ضعیفتر قرار نمیگرفتند. مثل اینکه فرض کنید یک جمعی از اساتید دانشگاه یا حوزههای علمیه، همه با دانش و تجربه خود در یک ساختمان جمع شدهاند و یک فرد کمسواد و ناشایست به عنوان مدیر ساختمان انتخاب شود؛ هر کاری هم که بکند، رفتارهایش به عرف مجموعه تبدیل نمیشود. به همین شکل، ایرانیان حتی در برابر حمله مغولها مقاومت کردند و مغولها تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و الجایتو شیعه شد. اسکندر مقدونی نیز اعتراف کرد که نمیتواند ایران را با فرماندهان خود اداره کند و مجبور شد از ایرانیان بهره ببرد.
در زمان حمله اعراب، ایرانیان باز هم تحت تأثیر فرهنگ ابتدایی عربها قرار نگرفتند، اما وقتی قرآن و آموزههای متعالی اهل بیت ارائه شد، باز شدن دریچههای دانش و فضیلت که پیش از این در حکومت ساسانی به عنوان یک کالای لوکس در انحصار طبقات بالای جامعه قرار داشت مغتنم بود. ایرانیان با درایت نسخه شیعی اهل بیت (ع) را انتخاب کردند و توانستند ترکیبی متوازن بین فرهنگ ایرانی و نرمافزار الهی اهل بیت (ع) ایجاد کنند.
اسلام اهل بیت؛ نسخهای مناسب برای ایرانیان
* چرا ایرانیان نسخه شیعی اسلام را انتخاب کردند؟
نسخه اهل بیت هم عدالتخواه و هم آزادیطلب بود، عرب و عجم را برابر میدانست و علیه ظلم مبارزه میکرد. ایرانیان سلحشوری که نمیتوانستند اعراب جاهلی و بازگشته به سنتهای نادرست پیش از اسلام را بپذیرند در میان تمام نسخههای عرضه شده در عالم اسلام توسط برجستگان صحابه و تابعین نسخه اسلام اهل بیت(ع) را پذیرفتند که مختصات فرهنگ غنی ایرانی تناسب حداکثری داشت. ایشان توانستند از اسلام شیعی قبای متناسبی برای قامت بلند تمدن ایرانی بسازند و کار یک شتابدهنده را برای توسعه مذهب تشیع ایفا نمایند. ایرانیان با پیوستن به این نسخه، موج بزرگی علیه بنی امیه ایجاد کنند. علاقهمندی مردم ایران به این خاندان کار را به جایی رساند که شعار گروههای انقلابی علیه بنی امیه از «الرضا من آل محمد(ص)» تجاوز نمیکرد. گروههای دیگر گرچه داعیه داشتند، اما آل پیامبر توانست افکار عمومی را به سمت خود جلب کند. نتیجه این شد که بنی امیه سرنگون شدند و ایرانیان تا سالها تصور میکردند آن کسی که بعنوان خلافت عباسی در بغداد حکومت میکند نتیجه خونهای ایشان در حمایت از اهل بیت (ع) است. اما پس از چند دهه تشت رسوایی بنی عباس هم از بام افتاد و مخصوصا در زمان مأمون مردم مطمئن شده بودند که این سلسله هم از جمله غاصبان خلافت و ظالمان به خاندان اهل بیت(ع) هستند.
مأمون؛ سیاستمدار باهوش و فرصت ولایت عهدی
* ولایت عهدی امام رضا (ع) چه تاثیری بر موقعیت مأمون داشت؟
مأمون برای رسیدن به خلافت نقاط ضعف مهمی داشت که مانع از دستیابی به این آرزو میشد: مادرش کنیز و ایرانی بود، در میان عربها جایگاه نداشت و طایفه بنی عباس نمیتوانست او را به عنوان خلیفه بپذیرد. علاوه بر این، شیعیان علاقهمند به اهل بیت(ع) که در شهرهای متعدد ایران حضور داشتند آرامش را از حاکمیت سلب کرده و هر روز به نحوی قیام میکردند.
مأمون که یکی از باهوشترین سیاستمداران بنی عباس توانست نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کند. او از یک طرف خود را به جامعه سرکوب شده و پر از کینه عجمان پیوند زد و خود را نماینده این قشر در خاندان خلافت معرفی کرد و از ظرفیت ایرانیان کمال استفاده را برد. از طرف دیگر با توجه به اینکه شیعیان و دوستداران اهل بیت در شهرهای مختلف ایران مانند قم، خراسان، سیستان و اهواز به تدریج گسترش یافته بودند، مأمون دید در اختیار داشتن امام رضا (ع) میتواند مشروعیت معنوی و سیاسی او را تقویت کند. او به این نتیجه رسید که ولایت عهدی امام رضا (ع)، هم نقاط ضعف او را میپوشاند و هم جایگاه او را در میان مردم تثبیت میکند.
امام رضا (ع) ولایت عهدی را پذیرفتند اما مرزهای خود را با مأمون حفظ کردند. ایشان هیچگاه در تصمیمات ظالمانه و سیاسی مأمون شریک نشدند و اجازه ندادند مشروعیت معنویشان به نفع مأمون استفاده شود.
مزیت اقلیت انقلابی و حفظ هویت حقطلبانه
اصولا گروههای اقلیت انقلابی که معمولا امکانات نظامی و مالی گستردهای ندارند که بتوانند نیروهای تحت امر خود را با زر و زور و تزویر به کار بگیرند تنها مزیتشان همان هویت ظلمستیزانه و حقطلبانه است که سبب میشود نیروهای مخلص را در کمال بهرهوری و فداکاری به خدمت بگیرند. اگر این هویت آسیب دید، اعضا برای هواداری آن دلیلی نمییابند و تصور میکنند که به آرمانهایشان خیانت شده است. حزب متشکل شیعی نیز از این امر مستثنی نبود. در همان حالی که مأمون تصور میکرد با احضار امام رضا (ع) به مرو و اعطای ولایت عهدی میتواند شکافی در صف طرفداران ایشان ایجاد کند حضرت با کمال هوشیاری و فراست در یک مبارزه منفی، اقتضای رهبری را در خود برای جامعه انقلابی شیعه حفظ کرد. ایشان با دستور به عزاداری برای خود پیش از عزیمت به مرو و عدم دخالت در امور حکومت سبب شدند حریم بین ایشان و خلفا حفظ شود و زیرکان امت را از نقشه شوم مأمون مطلع نمایند.
دستاورد ولایت عهدی برای شبکه شیعی
* ولایتعهدی چه دستاوردهایی برای شیعیان و شبکه علمی و معنوی امام داشت؟
بر اساس نقشه دقیقی که مأمون طراحی کرده بود لا جرم باید حوادث زیر برای جبهه شیعه رخ میداد:
تردید شیعیان به عصمت امام رضا علیهالسلام و تخریب هویت انقلابی ایشان و در نهایت شکاف در صف پیروان ایشان
تقویت جریان واقفیه که در امامت حضرت رضا علیهالسلام تردید میکردند
تقویت مشروعیت و معنویت حکومت مأمون با حضور فرزند رسول خداصلیاللهعلیهوآله در دربارش
فروکش نمودن قیام و سرکشیهای جبهه شیعه در برابر حاکمیت مأمون با توجه به شراکت حضرت در امر خلافت
اما با هوشمندی حضرت و بهکار بستن سنتهای قرآنی در مواجهه با دشمن تمام فعالیتهای مأمون نتیجه عکس داد:
ـ تأمین حداقلی امنیت برای دوستان و پیروان امام: کسانی که قبلاً در کوهها و پناهگاهها فعالیت میکردند، حداقل آنها که در فهرست ترور یا دستگیری دشمن نبودند توانستند آزادانهتر عمل کنند و شبکه شیعیان تقویت شد.
ـ ضریب رسانهای برای امام رضا (ع): مأمون با معرفی امام به عنوان نقطه ثقل معنوی حکومت خود، به طور ناخواسته امام را به مردم شناساند و محبوبیت و نفوذ معنوی ایشان افزایش یافت.
ـ عدم بهرهمندی دستگاه خلافت از حضرت: به دلیل رعایت حریم با مأمون توسط حضرت و عدم دخالت در امور حکومت، تمام فعالیتهای معنوی، جلسات علمی و اخلاقی امام رضا (ع) صرف شبکه شیعی شد و به سبد مأمون نریخت و او نتوانست از این سرمایه معنوی بهرهبرداری کند.
-تقویت حضور امامزادگان در ایران: به دنبال حضرت رضا دیگر برادران و خواهران حضرت ایران را به قدوم خود متبرک کردند و شبکه شیعی را در سراسر ایران تقویت نمودند. برخی نیز مانند حضرت معصومه سلاماللهعلیها با حضور خود توانستند پرده از نقشههای شوم بنیعباس بردارند.
نقش حضرت معصومه (س) در انتقال پرچم معنویت
* حضور حضرت معصومه (س) چه تأثیری بر شبکه شیعیان داشت؟
بر اساس یک نقل حضرت معصومه سلامالله علیها در سال دوم هجرتِ برادر بزرگوار خود، به همراه نزدیک ۲۳ نفر از برادران و اقوام اهل بیت(ع) وارد ایران شدند. مأمون تلاش کرد با قتل عام این گروه، شبکه شیعیان را ضعیف کند چراکه با حضور این افراد در مرو سبب میشد آنچه را که خود حضرت به دلیل حضور در دربار و محافظت دشمن امکان تبیین آن را ندارد توسط ایشان روشنگری شود. لذا در محدود ساوه همه محارم حضرت معصومه سلاماللهعلیها را به شهادت رساندند. اما خود حضرت معصومه (س) با سفر به قم و تبیین مواضع پنهان خلافت از دعوت امام رضا(ع) به مرو پرده برداشتند و بسیاری از شیعیان که در فتنه و سردرگمی گرفتار بودند را به مسیر حق بازگرداندند.
این اقدام، مشابه نقشی بود که زینب کبری سلامالله علیها در واقعه عاشورا داشت؛ یعنی نجات بندگان خدا از گمراهی و حفظ هویت انقلابی و راستین برادر. امام رضا (ع) نیز با مبارزه منفی و عدم دخالت در امور، این هویت حقطلبانه را در شیعیان حفظ کردند.
تأثیر و تأثر فرهنگ ایرانی و حضور حضرت رضا(ع) در ایران
_ چنانکه عرض شد ایرانیان با فرهنگ غنی و متعالی خود در میان نسخههای مورد ارائه از اسلام، اسلام شیعی را پسندیدند و در واقع نقش یک شتابدهنده را برای این شبکه مورد هجمه و مغضوب دستگاه خلافت ایفا کردند. در واقع ایران پناهگانی امن برای معارفی بود که دوستان از ترس و دشمنان از بغض آنها را کتمان میکردند. همینطور ایران مقرّی فعال برای نیروهای جان برکفی بود که دائما باید با لحاظ جوانب امنیتی زندگی میکردند. شاید بتوان ادعا کرد که اگر ایران و مصر پرچم تشیع را به دوش نمیگرفت خاک سرزمینهای بدوی امکان رشد این اندیشه را فراهم نمیکرد.
ـ از طرف دیگر حضور امام رضا (ع) باعث شد فرهنگ شیعی در این مرز و بوم تثبیت شود و از دستبرد این هجوم فرهنگی دشمن محافظت شود. اصولا حضور امام علیهالسلام و دیگر امام زادگان در این خاک از یک سو معنویت و عاطفه دینی را در مردم تقویت میکرد. به گونهای که منطق قوی اسلامی در موج عاطفه و معنویت میتوانست پایبست ریشهداری در وجود آحاد جامعه بیابد. از سوی دیگر هر امام یا امامزاده شهید یک الگوی مبارزه در برابر ظلم بود که با ثبت تراز بالایی از فداکاری جان خود را در راه دین تقدیم کرده و مقبره باشکوه او در پیشگاه مردم مورد التجا و الگوگیری است. بنابراین حضور حضرت رضا (ع) و دیگر امامزادگانی که به تبعیت از ایشان پا به ایران گذاشتند توانستند نقش لنگرگاه قدرتمندی را در برابر تندبادهای حوادث ایفا کنند.
این نقش مخصوصاً از مشروطه به بعد بیشتر مشهود بود، زمانی که جریانهای آزادیخواه غربی با مظاهر دینی مبارزه میکردند و هزینههای گزافی مثل شهادت شیخ فضلالله و علمای بزرگ دیگر بر اسلام ناب تحمیل نمودند؛ زمانی که تمام مناسک و معارف دینی را به سخره گرفتند و حتی مردم را در حرم علی بن موسی الرضا (ع) به گلوله بستند نه تنها ریشههای اعتقادات مردم نخشکید بلکه کمتر 80 سال بعد یک انقلاب دینی در این مرز و بوم جلوه کرد و درخت فرهنگ رضوی میوه شیرین خود را تقدیم نمود.
انتهای پیام/